شماره ی اول، دوم، سوم و چهارم فصلنامه ی خط خطی را اسفند سال گذشته (1387) که برای ششمین جشنواره بین المللی پویانمایی رفتم تهران، خریداری کردم. تا اونجایی که من اطلاع دارم این نشریه تنها فصلنامه ای ست در ایران که به صورت تخصصی به انیمیشن، تصویرسازی و کاریکاتور می پردازه. شماره ی اولش پاییز 86 چاپ شده و صاحب امتیاز و مدیر مسئولش آقای کیارش زندی است. از تاریخ هایی که روی جلد نشریه درج شده متوجه شدم چاپش مدتی دچار وقفه بوده...
چند روزه به طور مرتب خواندن مطالبش را شروع کردم و به مقاله های جالبی هم برخوردم که یکی از اونها مطلبی ست در بخش مربوط به تصویرسازی شماره ی اول فصلنامه با عنوان "خودتان را ابراز کنید پیش از آنکه دیر شود" نوشته ی براد هالند و ترجمه ی علی هاشمی شهرکی. این نوشته موقعی براتون خیلی جالب خواهد بود که تعاریف سبک های هنری و اصطلاحات مربوط بهشون را بدونید. اونوقته که متوجه ی کنایه ای که مدنظر نویسنده بوده، می شوید. در ادامه دو قسمت از تعاریفی که در این نوشته آمده را براتون می گذارم:
این هنر نیست این تصویر سازی است:
این روزها همه هنرمندند. خواننده های راک اند رول هنرمندند. کارگردان های سینما هنرمندند. اجراکاران هنرمندند. گریمورها هنرمندند. خال کوب ها هنرمندند. خواننده های رپ هنرمندند. بازیگران سینما هنرمندند. مدونا هنرمند است چون قدرت جنسی خود را ابراز می کند. اسنوپی شخصیت کارتونی هنرمند است چون قدرت جنسی دیگران را ابراز می کند. زندانیان که خود را بر در و دیوار زندان ابراز می کنند هنرمندند. حتی مجموعه داران و تاجرهای هنری هم هنرمندند. تنها افرادی که امروزه در آمریکا ظاهرا هنرمند نیستند، تصویرسازها هستند.
آوانگارد:
بیش از صد سال پیش یک فرانسوی اعلام کرد که رسالت هنر شوکه کردن طبقه ی متوسط جامعه است. درآن زمان شاید این مطلب بسیار جالب و مفید بود اما امروزه طبقه ی متوسط کاملا بی اعتناست. همه ی آن ها دایم در حال صحبت کردن درباره ی هنرپیشه ها، خواننده ها، لباس های جدید و ارتباط جنسی با پرستارهای بچه هایشان هستند. هنرمندان آوانگارد هم فقط با یک سکوت کامل این افراد را نگاه می کنند و حرص می خورند و از فرهنگ آمریکا شکایت می کنند و دایم پول بیشتری درخواست می کنند تا هنر آوانگارد خود را خلق کنند.
احتمالا در آینده این نمایش شوکه شدن هنرمندان آوانگارد توسط طبقه ی متوسط تعریفی مکتوب برای پست مدرنیسم خواهد بود.
آندره برتون به بونوئل می گه عجب دوره ییه. دیگه هیچ کی تعجب نمی کنه.
این تعریف آقای فرانسویه چقدر جالب بود
سلام
اگر نمایشگاه پنجره رو به حیات (عکسهای کیارستمی) را ندیده اید به کافه ایستگاه بیایید .
سلام مطالب تون رو راجع به اردن و سفر به اینجا خوندم خیلی خوب نوشته بودید.ممنون. من در حال حاضر توی اردن مشغول به کار هستم.واقعا اثار تاریخیه زیبایی داره.
سلام یادی از ما نمی کنی اون طرفها نمی ایییی؟
می آیم به زودی! حتما